مرد قوی هیکلی در چوب بری استخدام شد.اوتصمیم گرفت خوب کار کند روز اول۱۸درخت برید.رئیسش به او تبریگ گفت و او رابرای ادامه کار تشویق کرد.
روز بعد با انگیزه بیشتری کار کرد ولی ۱۵ درخت برید.
روز سوم بیشتر کار کرد اما فقط ۱۰ درخت برید. به نظرش آمد که ضعیف شده است. نزدیک رئیسش رفت و عذر خواست و گفت:{نمی دانم چرا هرچه بیشتر تلاش می کنم درخت کمتری می برم!!}
رئیس گفت:(آخرین بار کی تبرت را تیز کردی؟)
اوگفت:{برای این کار وقت نداشتم.تمام مدت مشغول بریدن درختان بودم!!}