همه آدمهای موفق حتما شکست را تجربه کرده اند . برخی شرکت ها به استخدام مدیران شکست خورده بیشتر علاقه مند هستند چون معتقدند آنها تجربه شکست را  یک بار از سر گذرانده و اکنون راه موفقیت را بهتر پیدا می کنند. 

 ادیسون هزار بار سعی کرد تا لامپ برق را ساخت و هنگامی که  از او پرسیدند که  چه احساسی داری که هزار بار شکست خوردی گفت  من هزار بار شکست نخوردم بلکه هزار راه نساختن لامپ برق را یاد گرفتم .

به راستی گاهی چاره ای جز آزمون و خطا نیست و ما با یافتن راه غلط یا راه نرسیدن (شکست) راه رسیدن را یاد می گیریم . 

این مثل حذف گزینه های غلط برای رسیدن به جواب درست  در تست های چند گزینه ای می باشد . 

برای رسیدن به نور گاه باید از تاریکی گذشت 

 

شکست به خودی خود یک پدیده است که می تواند تعبیر های گونا گونی داشته باشد . این به خود ما بستگی دارد که چطور آنرا تفسیر کنیم . 

به نظر من تا زمانی که نا امید نشده و از ادامه راه منصرف نشویم  شکست نخورده ایم 

شکست به معنی عدم موفقیت نیست بلکه جزئی از موفقیت است .  

 شکست واقعی وقتی است که نا امید شویم و دست ازرویاهایمان بکشیم .

شاید بهتر باشد دو تعریف برای شکست داشته باشیم  شکست پویا که یک تجربه مفید در مسیر موفقیت است و شکست ایستا که دست کشیدن از ادامه راه و متوقف شدن است .

شاد و پیروز باشید